مهیار به پیمان آمپول میزنه

مهیار به پیمان آمپول زد پیمان فلج شد

مهیار به پیمان آمپول زد پیمان فلج شد

پویان مهیار فلج کرد آمپول اشتباه زد بهش

پویان مهیار فلج کرد آمپول اشتباه زد بهش

رضا و مهیار پیمان رو مالیدن آه و ناله پیمان رو

رضا و مهیار پیمان رو مالیدن آه و ناله پیمان رو

شوخی با آمپول بازی رضا فلج شد سر یه شوخی

شوخی با آمپول بازی رضا فلج شد سر یه شوخی

وقتی پویان Nr پیمان Nr و از خواب بیدار می کنه بچه ترسید

وقتی پویان Nr پیمان Nr و از خواب بیدار می کنه بچه ترسید

میخ رفت تو دست مهیار انگشتش کنده شد

میخ رفت تو دست مهیار انگشتش کنده شد

ایستگاه گیری خفن مهیار مست کرد پیمان شاشید روش

ایستگاه گیری خفن مهیار مست کرد پیمان شاشید روش

وقتی تتو میزنی دردت میگیره

وقتی تتو میزنی دردت میگیره

پیمان و مهیار چشونه چیکار دارن میکنن

پیمان و مهیار چشونه چیکار دارن میکنن

چس مصنوعی ترکوندم تو صورت بچه ها از بو گند خفه شدن

چس مصنوعی ترکوندم تو صورت بچه ها از بو گند خفه شدن

خواستگاری ایرانی قسمت اول فلیم حسین

خواستگاری ایرانی قسمت اول فلیم حسین

تصادف شدید پویان با ماشین پیمان کار به بیمارستان کشید

تصادف شدید پویان با ماشین پیمان کار به بیمارستان کشید

ماشین پیمان رو زدیم ترکوندیم چه شاکی شد

ماشین پیمان رو زدیم ترکوندیم چه شاکی شد

تصمیمای جدید مهیار زیر سرم خیلی حالم بده بچه ها

تصمیمای جدید مهیار زیر سرم خیلی حالم بده بچه ها

این میم ها منو زندانی میکنه تازه خدمتم تموم شده

این میم ها منو زندانی میکنه تازه خدمتم تموم شده

تو همون نگاه اول

تو همون نگاه اول

مهیار رو اپراتور خانم لیزر کرد

مهیار رو اپراتور خانم لیزر کرد

پای مهیار شکسته دیگه دوران فوتبال تموم شد

پای مهیار شکسته دیگه دوران فوتبال تموم شد

بزن بریم

بزن بریم

رضا روحی به مهیار خیانت کرد

رضا روحی به مهیار خیانت کرد

به مهیار گفتم در حد اکیپ نیستی ناراحت شد

به مهیار گفتم در حد اکیپ نیستی ناراحت شد

وقتی دو تا دکتر باهم حرف می زنن وما هیچی نمی فهمیم ArmesNadali

وقتی دو تا دکتر باهم حرف می زنن وما هیچی نمی فهمیم ArmesNadali

مهیار و پویان به زور پیمان و آوردن شمال مهشید حرف پیمان و باور نمیکنه

مهیار و پویان به زور پیمان و آوردن شمال مهشید حرف پیمان و باور نمیکنه

عبارات البحث ذات الصلة